یامحیی الموتی
پ.ن: سایت تمهید هم دوباره آغاز به کار کرد. داد و فریاد همه باخبر باشند. به بقیه هم بگید اگه خواستید...
نویسنده: کادح |
سه شنبه 87 تیر 4 ساعت 2:42 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
بسم الله
نویسنده: کادح |
یکشنبه 86 بهمن 14 ساعت 10:49 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
بسم الله
نویسنده: کادح |
دوشنبه 86 بهمن 8 ساعت 5:25 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
بسم الله
نویسنده: کادح |
شنبه 86 دی 8 ساعت 4:18 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
بسم الله
نویسنده: کادح |
یکشنبه 86 آذر 25 ساعت 12:11 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
بسم الله القاصم الجبارین
نویسنده: کادح |
پنج شنبه 86 آذر 15 ساعت 9:5 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
بسم الله قل هذه سبیلی؛ أدعوا الی الله علی البصیره، أنا و من اتبعنی سبحان الله . ما أنا من المشرکین یوسف/108 (ای رسول) بگو راه من این است که من و پیروانم با بصیرت کامل همه مردم را به سوی خدا می خوانیم، خدای یکتا منزه است و من از مشرکان نیستم. یوسف/ 108 چند روز پیش با عده ای از رفقا بودیم که بحثی ذر گرفت و من هم طبق معمول! کلی منبر رفتم اما کمی بحث نیمه کاره موند و احتیاج به تحقیق و مطالعه بیشتر هم حتماً داشت این شد که قول دادم موضوع بحث رو تو وبلاگ بگذارم.
نویسنده: کادح |
سه شنبه 86 آذر 13 ساعت 11:36 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
بسم رب الشهداء و الصدیقین یادم می آید همان وقت ها که تازه شهید بزرگوار حاج احمد کاظمی به رحمت خدا رفته بود مطلبی را از سایت لوح خواندم به نام «پله های نامرئی». آنجا نویسنده این طور گفته بود که گاهی اوقات بعضی از آدم های کار درست از پله های آسمان که بالا می روند، به این بالا رفتن خودشان اکتفا نمی کنند. بلکه دائم از این پله ها بالا و پائین می روندو این زحمت را به جان می خرند بلکه دست ماها را هم بگیرند و با خودشان چند پله ای بالا ببرندو یکی از همین شهدا حاج احمد بود. که با کاروان شهدا نرفت. ماند و برایش سخت بود ماندن. اما ماند تا با او چندتایی از پله ها را بالا برویم. آن موقع معنی این حرف را نفهمیدم. البته پیش از شهادت حاج احمد هم اصلاً او را نمی شناختم. تا اینکه... آقا سید بزرگوار – که امیدوارم او هم به جمع نویسندگان این وبلاگ بپیوندد- آمد و –همان وقت ها که از فرط بی اخلاقی ها و بی معرفتی های خودمان به تنگ آمده بودیم- گفت،شهید بزرگواری طبقه زیرین خانه شان حسینیه ای بنا کرده اما عمر با عزتش کفاف به پا کردن مجلس اباعبدالله در آنجا را نداده.«یا علی» خواست که چند نفری با هم دنباله این کار ناتمام را پی بگیریم. جمعی از رفقا هم گفتند یاعلی را ! اما... اما حیف که این دعوت را هم مثل بقیه دعوت ها جدی نگرفتیم. نمی دانم پله ای بالا رفتیم با شهید خلیلی دقانقی یا نه. خدا کند پائین نرفته باشیم. یادش همیشه زنده و روحش شاد، شهید خلیلی دقانقی...
نویسنده: کادح |
دوشنبه 86 آذر 5 ساعت 12:0 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
بسم الله توی تقویم دوم آذرماه را «روز بسیج دانشجویی» نام گذاشته اند.{نپرسیدکدوم تقویم که جوابی برای این سؤال ندارم } پیرامون بسیج دانشجویی گفتنی زیاد است اما چه سود که گفتنش جز رنجیده خاطری حاصلی ندارد. کلیشه، اینجا هم مثل همیشه به کار می افتد: «هفته بسیج بر دلاورمردان بسیجی مبارک » اما ترجیح می دهم به جای پرداختن به کلیشه ها و آمارها و لاپوشانی ضعف ها و تعریف و تمجید ها و...ها نوشته ای از علی محبی دانشجوی ورودی 81 برق شریف که لابد مدتی هست که فارغ اتحصیل شده را تقدیم حضور برادرانم بکنم. انصافاً زیبا نوشته. دستش درست. این مطلب دو سال پیش در سایت به یادماندنی لوح درج شده بود. حرف ها بماند برای بعد؛ بخوانید: بسیج بسیج (روی لینک کلیک راست و Save target as انتخاب نمائید
نویسنده: کادح |
یکشنبه 86 آذر 4 ساعت 1:18 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
بسم الله از نویسندگان وبلاگ تقاضا دارم در صورت تمایل به استفاده از مطالب و اخبار سایت ها و وبلاگ های دیگر لینک آن را در پست ها و یا کامنت ها قرار دهند. ممنون پ.ن: امشب شب میلاد آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام)است؛ امشب شب جمعه هم هست؛ بعضی از رفقا فکر میکنن از آهو کمترن. اما من فکر نکنم... البته فرقی هم نمی کنه. امشب معلوم میشه... وانظر بنظرةٍ رحیمة؛ یا امام الرئوف.....
نویسنده: کادح |
جمعه 86 آذر 2 ساعت 2:2 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|