سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مرگ بر آمریکا (1) (از نگاه تربیتی) -

بسم الله القاصم الجبارین
   یکی از راهکارهای تربیتی که در تعالیم دینی در گفتار ائمه وعلما و بزرگان، همواره مورد تأکید بوده است، «تنظیم حب و بغض ها» ست. اهمیت این موضوع به حدی است که از یک موضوع دل به خواهی و فوق برنامه فراتر رفته و در فروع دین و جزئی از ضروریات دین نیز با نام « تولی و تبری» آمده است؛ به طوری که حتی بدون دانستن فلسفه آن(یعنی بدون اینکه بدانیم که چرا لازم است که حب و بغض ها را تنظیم کنیم) از واجبات است. مانند نماز، کسی نمی تواند بگوید که «من نمی دانستم که چرا باید نماز بخوانم و نماز نخواندم.» با گفتن این جمله تکلیف از او برداشته شود و مورد مؤاخذه قرار نگیرد. (1)

از مقدمات که بگذریم ( که البته مقدمات مفصلی است) اصلی ترین سؤالی که پس از پذیرش اینکه «برای انسان لازم است که حب و بغض ها و دوستی ها و دشمنی هایش را تنظیم کند» به ذهن خطور می کند این است که با چه کسانی و به چه چیزهایی دوستی کند و محبت بورزد و با چه و که دشمنی؟ محبوب چیست و مبغوض کیست؟

   با پذیرش تعریف درستی از انسان(موجودی دو ساحتی و متشکل از روح و جسم که روح اصل است) از سه طریق می توان به سؤال فوق پاسخ گفت: 1- مراجعه به فطرت 2- مراجعه به عقل و تجربه 3- مراجعه به قرآن و عترت (2)

   یک سره سراغ اصلی ترین و بی خطاترین راه می رویم که قرآن و عترت است. با مراجعه به قرآن کریم در آیات متعددی (3) می یابیم که اصلی ترین دشمن انسان – که انسان از پیروی او نهی شده است- شیطان است. نکته دیگری که می توان دریافت اینکه دشمنی شیطان با انسان از نوع دشمنی های عادی و روزمره این دنیایی نیست بلکه شیطان دشمنی قسم خورده برای انسان است.(4)

   با استفاده از آیات و روایات، می توان قاعده ای را در این زمینه ارائه نمود که بالذات؛ تنها دشمن انسان شیطان است و دشمنی بقیه موجودات با انسان در همراهی یا عدم همراهی شیطان معنا پیدا می کند.

   در مورد محبت و دوستی ها هم در نقطه مقابل، همه محبت ها و دوستی ها نسبت حب حضرت حق معین می شود و محبوب بالذات خداست. و هرکه و هر چه که به خدای یکتا پیوند بخورد و رنگ الهی بگیرد دوست داشتنی است و محبوب باید که قرار گیرد.(5)

   قاعده فوق روابط اجتماعی انسان را در همه سطوح – فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... – تحت تأثیر قرار می دهد.

   این جمله تاریخی امام (ره) که فرمودند: « آمریکا شیطان بزرگ است» (6) نیز به نوعی تکلیف را برای تنظیم حب و بغض ها در حوزه مسائل سیاسی و بین المللی تعیین کرده است و نشان می دهد که نفرت از آمریکا نه یک تندروی سیاسی و فاقد شعور بلکه یک وظیفه شرعی و دینی است و نشأت گرفته از یکی از فروع دین به نام « تولی و تبری» است.

   بنابراین ابراز نفرت و انزجار از دشمنان خدا نه فقط به هدف ضربه زدن ومنفعل نمودن آنان است بلکه در وهله اول و پیش از آن برای تربیت و رشد تک تک افراد جامعه امری لازم و ضروری است. و اینکه نتیجه این دشمنی ها چه آسیبی به دشمنان خدا خواهد رساند موضوعی است که در مرحله بعدی قابل بررسی است.

   نتیجه آنکه سردادن شعار مرگ بر آمریکا نه تنها نمادی از توحش و بی ادبی نیست بلکه به طور کامل یک حرکت تربیتی و اخلاقی است؛ فقط باید نیت ها را خالص کرد و فریاد کشید:

« مرگ بر امریکا»

 

منابع:

- قرآن کریم/ ترجمه الهی قمشه ای و ترجمه آیت الله مکارم شیرازی

- بنیاد اخلاق/ حجه الاسلام مجتبی مصباح

- کلاس تربیت اسلامی حجه الاسلام مهدی ماندگاری

- ترجمه تفسیر المیزان علامه طباطبایی

- صحیفه نور فرمایشات امام خمینی

- اخلاق اسلامی - نشر معارف- کتاب درسی دانشگاهی

پاورقی:

(1) «یا ایها آمنوا لاتتخذوا عدوّی و عدوّکم اولیاء تلقون إلیهم بالمودة و قدکفروا بما جاءکممن الحق یخرجون الرسول و ایاکم أن تؤمنوا بالله ربکم ...» ممتحنة/1

 «ای کسانی که ایمان آورده اید دشمن مرا و دشمن خودتان را دوستان خود مگیرید، آیا مراتب دوستی خود را به ایشان تقدیم می کنید با اینکه به شریعتی که برای شما آمده و حق است کفر می ورزند، و نیز رسول و شما را به جرم اینکه به خدا و پروردگارتان ایمان آورده اید بیرون می کنند؟ اگر برای رضای من و جهاد در راه من مهاجرت کرده اید نباید آنان را دوست خود بگیریرد و پنهانی با ایشان دوستی کنید چون من بهتر از هر دانایی می دانم جه چیزهایی را پنهان می دارید و چه چیز هایی را اظهار می کنید و هر کس از شما چنین کند راه مستقیم را گم کرده»

و البته تا آیه 5 سوره ممتحنه و همچنین آیه 114 سوره توبة به موضوع «تولی و تبری»مربوط است.  


(2) برای شناخت عمل اخلاقی سه راه وجود دارد:

1.      فطرت: خداوند فطرت هر انسان را طوری خلق کرده است که از بدی ها بدش می آید و خوبی ها را دوست می دارد به همین لحاظ هر انسانی به واسطه انسان بودنش دست به هر عملی نمی زند و از هر عملی خودداری نمی کند.

«فأقم وجهک للدین حنیفاً، فِطرتَ الله التی فَطَرَالناس علیهالاتبدیل لخلق الله، ذلک الدین القیم و لکن أکثر الناس لا یعلمون» روم/30

«پس روی خود را متوجه به آیین خالص پروردگار کن این فطرتی است که خداوند انسان ها را بر آن آفریده و در آفرینش خدا دگرگونی نیست، این است آئین استوار ولی اکثر مردم نمی دانند. » روم/30

 

   اما آنچه مسلم است اختلاف در تشخیص حق و باطل و خیر شر چیزی است که به وفور آنرا دیده ایم. این خود نشان دهنده این که فطرت ها همیشه دست نخورده و سالم و پاک باقی نمی مانند.

 

2.      عقل و تجربه: گرچه عقل وسیله درک و تشخیص درست از نادرست و خوب از بد است، تنها در مواردی قضاوت قطعی دارد که مستقیماً یا با واسطه ی مقدمات به معلومات قطعی دست یافته باشد. تجربه هم در نهایت محدود به نتایج دنیوی است و بدین جهت، اسلام عقل و تجربه را برای تشخیص ارزش و لزوم همه اعمال کافی نمی شمارد، بلکه انسان ها را به راهنمایی وحی آسمانی و قرآن و عترت نیازمند می داند. امام سجاد می فرمایند: با عقل های ناقص و نظرهای باطل و تشبیه های فاسد نمی توان به دین خدا دست یافت. به دین خدا تنها می توان از راه تسلیم رسید. پس کسی که به ما تلیم شود سالم باقی می ماند و کسی که به ما هدایت شود هدایت یافته است و کسی که پیرو تشبیه و نظر خود باشد هلاک می گردد. (بحار ج2 ص303)

3.      قرآن و عترت: که در متن و پاورقی های بعدی مستنداتی در این باب آورده شده است.

 

(3)   « إن الشیطان للإنسان عدوٌ مبین» یوسف/5 ( همانا شیطان برای انسان دشمنی آشکار است)

و همچنین آیات زیر مرتبط با موضوع هستند:

 بقرة/168 – بقرة/208 – انعام/142 – قصص/15 – فاطر/6

 

(4)   « قال فبعزتک لأغوینهم أجمعین؛ إلا عبادک منهم اامخلَصین» ص/82و83 ( شیطان گفت: پس به عزتت سوگند همه و همه شان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان مخلَصت از ایشان را)

(5)   « ... والذین آمنوا اشدّ حباً لله ...» بقرة/165 و کسانی که به خدا ایمان آورده اند نسبت به او شدیدترین محبت

ها را دارند.

« قل إن کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله و یغفرلکم ذنوبکم و الله غفور رحیم» آل عمران/31

و تفسیر المیزان ذیل این دو آیه به طور کامل مسئله حب را شرح داده است.

       (6) ابتدای سخنرانی امام (ره) در روز 14 آبان سال 58 یعنی فردای روز تسخیر لانه جاسوسی به شرح ذیل است: « بسم الله الرحمن الرحیم در نظرم است که در یک روایتی است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطان ها را دور خودش جمع کرد و اینکه مشکل شد کار بر ما. در این انقلاب شیطان بزرگ که آمریکاست شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع می کند. وچه بچه شیطان هایی که در ایران هستند و چه شیطان هایی که در خارج هستند، جمع کرده است و هیاهو به راه انداخته است.(ج10/ص497)



 
نویسنده: کادح |  پنج شنبه 86 آذر 15  ساعت 9:5 صبح