سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اول خود را تحلیل کنیم -

آری وقتی وارد دانشگاه می شوی بسیار خوشحالی که بالاخره به جایی آمدی که سالها انتظارش را می کشیدی جایی که علاوه بر کسب علم و زمینه برای  تحقیق در بسیاری عرصه های دیگر چون سیاست ، اعتقادات و... میتوانی فعالیت کنی . اما با اولین برخورد  متوجه می شوی که  ای دل غافل مثل اینکه اشتباه گرفته ای در اینجا به همه چیز فکر می شود جز این چند مورد . خوب برای اینکه زیاد به روی خودت نیاوری می گویی نه این جور کارها و تفکرات رو فقط می توانی بین هم تیپهای خودت پیدا کنی . پس با امیدی دوباره رهسپار دفتر بسیج می شوی .چند وقتی در دفتر می چرخی و به دنبال گمشده ات می گردی ولی باز همان آش و همان کاسه .بسیاری جدید الورودیهای دیگر را هم می بینی که حال و روزشان مثل توست.
شاید این جملات برای بسیاری از شما رفقا تکراری و خسته کننده باشه چون تا حالا بسیار از این سنخ سخنان رو شنیده و خوندیم ولی انصافا چند بار اومدیم وتحلیل کردیم که چرا به این روز افتادیم.هر روز بارها از اسطوره های سعی و تلاش جهاد اصغر میگیم ولی حالا خودمون در دوران جهاد اکبر حتی از علل بی حالیمون درمونده ایم یا از گفتنشون خجالت می کشیم.
نظراتی که در ادامه خواهد اومد حاصل تجربه هایی هست که طی چند وقت حضور من توی پایگاه به دست اومده  و برای تکمیل اون و احیانا وجود خطا نظرات دوستان بسیار مفید فایده خواهد بود.


چون ساختار بسیج عرصه های مختلفی رو شامل میشه ، بررسی هایی از جهات مختلف می طلبه ولی عرصه تحلیل به خاطر اهمیتش و اینکه در زمان های مختلف با اون رفتار های متفاوتی شده مورد بحث منه.
سؤال اینه که چرا ما به تحلیل مسائل دور و بر خودمون در حد دانشگاه و در محیط دانشگاه رغبتی نشون نمیدیم.آیا واقعا از انجامش عاجزیم یا دغدغه ای برای اون نداریم.خوب این مسئله از چشم مسئولین هم پوشیده نمونده وتلاشهایی صورت گرفته.به عنوان مثال طرح ولایت به عنوان یکی ازبارزترین این دوره ها به شمار میره.از نکات مثبت این طرح میشه به ایجاد شبهه  وپاسخ به اون اشاره کرد. البته این شبهات نسبتا اصولی هستن و قدری از شبهات متداول جامعه دور. اگر نخواهیم بگیم نقص ،ویژگی این شبهات طرح شدن با زبان و ادبیات خودمونه. یعنی اینکه با ادبیات طرف مقابل و نحوه ی بیان اونها تفاوت داره(البته این مشکل در جاهای دیگه هم تعمیم داره) . نکته دیگه در مورد این دوره ها فراگیر نبودن برای همه اعضاست و اصلا نیازی نیست که تمام افراد مشتاق و در اصطلاح عامیانه اکتیو  در این گونه دوره ها شرکت کنن،بلکه باید در محیط پایگاه شرایطی فراهم بشه که همه در این مسیر قرار بگیرن.
در مرحله بعد سعی میشه که کار تعمیم پیدا کنه پس برنامه های دیگری در نظر گرفته میشه مثل دوره های کتابخونی و ... .تجربه نشون داده که این برنامه ها موندگار نیست و عملا پس از مدتی به فراموشی سپرده میشه . علت این هست که افراد رو به کاری دعوت میکنیم که نیازی به شرکت در اون نمی بینن ، چون شبهه واقعی در ذهنشون شکل نگرفته.جالب اینه که برخی ایجاد اینگونه شبهات رو مساوی و یا منتهی به انحراف میدونن.جمله ی جالبی هست که میگه :شبهه گذر گاه خوبیه ولی توقف گاه خوبی نیست.اتفاقا راه حل گذر از این شبهه خوندن همون کتابهاست یعنی پس از احساس نیاز به حل شبهه ای در ذهن ، فرد به طور خود کار دنبال مرجعی می گرده که برطرف کنه  . 
در آخر به این موضوع تأکید می کنم که لازمه ی خروج از این شرایط ،خروج از فضای تک بعدی فکری هست و باید به این نکته برسیم  که  بالابردن قدرت تحلیل افراد با خوروندن حرف هایی که توی نشریه های خودمون مرتبا تکرار میشه به دست نمی یاد . در ضمن مطمئن باشیم با دیدین مجله ای که قدری با نظراتمون متفاوت هست کسی منحرف نمیشه. 



 
نویسنده:  |  چهارشنبه 86 بهمن 17  ساعت 1:45 عصر