بسم الله
امروز عید قربانه ... .
اعصابم خورد و خاکشیره و کلی کار عقب مونده دارم. نشستم که مثلا درس بخونم و مثلاً تمرین حل بکنم.
اِِ یه اس ام اس اومد: « این چند روزه رو رژیم بگیر جایی هم آفتابی نشو تا آبا از آسیاب بیفته! اینو به بقیه گله هم بگو عید قربان مبارک!»
اون از اول صبح و خطبه ها و درس های تلمبار شده و حالا هم این اس ام اس کذایی!.
البته همه اس ام اس ها هم این طوری نبود. آدم حسابی! ها هم اس ام اس می زدند و عید رو تبریک می گفتند! تلویزیون هم داره دوباره به مناسبت عید«فیلم دزدان دریای کارائیب» شماره چندو میذاره و این فیلمه هم داره میره رو اعصابم.
- زنگ درو دارن می زنن یکی درو باز کنه.
طبق معمول قرعه کار به نام من دیوانه زدند. می پرم که درو زود باز کنم و برگردم سر کارم.
داداشمه. با یه جعبه شیرینی گنده. جعبه شیرینی رو گذاشت رو میز و گفت: عید قربون هم تولدمه.
کلی مسخرش می کنم و اون دختربچهه ی تو برنامه کودک رو یادش میارم که هی می گفت: تولدمه تولدمه ! تولدم مبارک! بعد از کلی شیرینی چپوندن هم بر می گردم سر کارم.
عید!
یاد سخنرانی حاج آقا غیاث تو احیای نوزدهم افتادم. خوشبختانه فایل صوتیشو دارم.البته پسوندش ویوه و هنوز وقت نکردم به ام پی 3 تبدیلش کنم. خوب یه چیزی در مورد عید و این حرفا گفته بود، آها پیدا کردم:
«...اگر تعریف درستی از انسان نداشته باشیم باور کنید تعریف درستی از هیچ چیز نداریم... شما چه تعریفی از انسان توی ذهنتون دارین؟ لطفاًپاسخ بدید. (یکی از بچه ها): موجود دور افتاده از منزل؛
(حاج آقا ادمه می دن) یک برداشت شاعرانه قشنگ، عارفانه قشنگ؛ احسنتم. بنابراین باید دنبال چی بگرده؟ می تونی آیه قرآن در این رابطه بگی؟ نه؟ کمک کنید این دوستتون رو! چی؟ «یا ایتها النفس المطمئنه؟ إرجعی الی ربک» این آیه قشنگی بود. «إرجعی» آفرین آفرین.کسی راه رو پیدا می کنه که نفس مطمئنه داشته باشه. و الا راه رو گم می کنه. من آیه ای که به ذهنم میرسه اینه:«لقد خلقنا الانسان فی أحسن تقویم ثم رددناه أسفل سافلین» دورش کردیم از این آغوش پر مهر خودمون، فرستادیمش به اسفل السافلین. البته الاالذین آمنوا و عملوا الصالحات. حالا فلسفه اش چیه؟ چرا ثم رددناه اسفل سافلین؟ ما انسان رو فی احسن تقویم خلق کردیم اما گذاشتیمش کنار دیوار دنیا؟ من هر موقع آین آیه رو می خونم قصه بچه هایی تو ذهنم میاد که تو بغل پدر و مادرشون هستن. اما پدرمادرا می ذارن بچه رو ته اتاق. کنار اون دیوار می گن چی؟ بیا! گاهی هم براش یه شعر هم می خونن، تاتی تاتی هم می خونن که بیاد. خوب این که تو آغوش شما بود چرا گذاشتیدش اون دور؟ من معتقدم ماهم تو آغوش پرمهر خدا بودیم طبق این آیه، خدا ما رو گذاشت کنار دیوار دنیا. فرمود چی؟ بیا! اون هایی که اون آغوش پر مهر رو یادشون نرفت پیوسته میرن. هر روزشون عیده: کل یومٍ لایعص الله فیه یومُ عید. برگشتن. عود. به همون نقطه ای که ازش چی شده؟ دور شده. اما بعضی ها هم مشغول یه عروسکی که اونجا افتاده یا یه شکلاتی که اونجا افتاده ... بچه ها رو دیدید؟ با اینکه گذاشتن اونجا تاتی تاتی میکنن که بیان جلو، باز همون جا میشینن. مشغول شکلات و اینها میشن. اینهایی هم که مشغول زرق و برق دنیا و اینها میشن، همین تیپ افراد هستند. این رو هم به احترام ایشون از قرآن من آوردم. خوب دیگه خانم ها و آقایون چه تعریفی از انسان تو ذهنتون هست؟ ...»
گفت:عید از مصدر عود و به معنای برگشتنه و یه حدیث از امام علی(ع) (به گمانم) خوند که هر روزی که توش گناه نشه اون روز عیده.
یاد فیلم سینمائی زهرماری که داره از تلویزیون نشون میده می افتم. و یاد عروسی هایی که این شب ها زیاده. و یاد این جمله که یه شب هزار شب نمیشه پس برو تو کار گناه. کدوم شب؟ شب عید!!! همون موقعی که گناه نمی شه، پس عیده! هه!
دوستی داشتم که زنگ گوشیش که هر روز صبح زنگ می زنه تا بیدار شه رو آهنگ حاجی فیروز عید گذاشته بود. به امید اینکه اون روز که شروع کردتش، براش «عید»باشه.
راستی یادم رفته بود اما حالا میگم:
«عیدتون مبارک!»
پی نوشت: با اجازه بزرگترا همین مطلب رو روی کادح هم گذاشتم!