بسم الله

برادر عزيز و گرامي آقاي A.R.H

فکر مي کنم کمي بي انصافي کرده ايد و مقداري ناشي گري. گرچه ايرادات زيادي به تحليل حضرتعالي از وضعيت دانشگاه آزاد دارم و نظراتم را در پست هاي مستقلي ارائه خواهم کرد؛ اما عجالتاً انتقاداتي را به نظراتتان وارد مي دانم:

1- اينکه شما وجود دانشگاه آزاد را به مثابه « 25 سال اجحاف به دانشجو و علم » دانسته ايد نگاه واقع بينانه اي نيست چرا که :

اولاً: خود شما در حال تحصيل در دانشگاه آزاد هستيد و صدها و هزاران نفر هم مثل شما. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که ديد عمومي جامعه به دانشگاه آزاد به عنوان محل تحصيل دانشجو وکسب علم است و الا پدر شما، شما را به دانشگاه آزاد نمي فرستاد و مخارج آنرا هرگز پرداخت نمي نمود.

دوماً: تأثيرات دانشگاه آزاد در تقويت نظام آموزش عالي کشور در طول 25 سال فعاليتش انکار نشدني است. امروزه تعداد زياد و بخش بزرگي از جمعيت افراد توانمند و متخصص کشور را فارغ اتحصيلان و دانش آموختگان اين دانشگاه تشکيل مي دهند. اينکه ماحصل 25 سال فعاليت اين دانشگاه را اجحاف به دانشجو و علم بدانيم – همين و همين- و آثار مثبت آنرا نبينيم اين خود اجحاف بزرگي در حق علم و دانشجو است.

سوماً از اين جملات که: « اگر دانشگاه آزاد تأسيس نمي شد خيل عظيم جمعيت مشتاق به ادامه تحصيل چه مي کرد؟ و دانشگاه آزاد جوانان را از بي کاري و بي عاري و هرزگي و ولنگاري و به فساد کشيده شدن - به واسطه ايجاد ظرفيت ادامه تحصيل در دانشکاه – نجات داده است و...» از عمق جانم نفرت دارم و آنرا توهين به دانشجو و استاد،علم و... مي دانم اما واقعيت انکار نشدني ديگر تعداد زياد متقاضي ادامه تحصيل و کمي ظرفيت دانشگاه هاست، که دانشگاه آزاد اين مشکل سر راه نظام را تاحدودي مرتفع کرده است. اين هم دليلي بر اين مدعا که اينکه ما حصل 25 ساله دانشگاه آزاد را اجحاف در حق دانشجو و علم بدانيم، بي انصافي است.

2- با چه دليل موجهي استفاده از عکس امام و مقام معظم رهبري را سوء استفاده از تصاوير آنان مي دانيد. «از شما بعيد است» چيز ديگري نمي توانم بگويم.

3- جمعيت دانشکده فني چيزي در حدود 14000 نفر جمعيت است که البته خودم هم به اين آمار اطمينان ندارم . حداقل مي توانستيد با مراجعه به سايت دانشگاه آمار دقيق را بگيريد. اين هم مدعايي بر بدون مطالعه و غير کارشناسي بودن نقد شما.

4- اينکه براي دعوت از سخن ران و مدعوين برنامه هاي مختلف خطوط قرمزي وجود داشته باشد، چيزي است که مورد اتفاق نظر همه ماست. و نگوييد که انتظار داريد خطوط قرمزي وجود داشته باشد اما کسي نباشد که نقض شدن خطوط قرمزرا کنترل نکند. آنچه که محل مناقشه و انتقاد است اين است که معيار ها و نحوه کارکرد اين مميزي چگونه باشد. که ان شاءالله مفصلا در پست هاي بعدي که وعده داده ام به آنها خواهم پرداخت.

* اوضاع تأسف برانگيز دانشگاه آزاد اسلامي حکايت از نقص ها و ايرادات فراواني در اين دانشگاه دارد. اين موضوع به حدي است که اصلا يکي از عواملي که دولت نهم را مورد توجه اقبال عمومي قرار داد، وعده برطرف نمودن مشکلات اين دانشگاه بود.

گرچه اينجانب، شخصاً، انتقادات فراواني به دانشگاه آزاد و نحوه اداره آن دارم- و مفصلا به آنها خواهم پرداخت - اما انتقاداتي از اين دست که به نظر مي رسد حتي يکي دو ساعت مطالعه هم براي ارائه آن صرف نشده است، همان چيزي است که انجام اصلاحات در دانشگاه آزاد را تا کنون به تعويق انداخته است و مانعي را پيش روي دولت خدمتگزار فراهم نموده است. همان چيزي که به آن مي گوييم:

«نظرات غير کارشناسي »

عزيز من اگر اين مولفه ها در دانشگاه آزاد نبود که اسمش آزاد نبود آزاد از دين آزاد از فرهنگ آزاد از تعهدات دانشگاهي آزاد از تعهدات آمزشي آزاد از اخلاق و....